Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-01@22:22:00 GMT

شرمتان باد ای خداوندان قدرت بس کنید...

تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۸۱۴۰۳

شرمتان باد ای خداوندان قدرت بس کنید...

فریدون مشیری در سروده‌ای با عنوان «بس کنید» برای مردم لبنان و هر جای دیگری گه در آن جنگ است‌، به جنایت‌ها علیه کودکان مظلوم خاورمیانه می‌تازد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ اولین‌‌بار نیست که فلسطین دردهای جدید به خود می‌بیند و می‌پیچد. زخم‌های تن فلسطین سال‌هاست که نو به نو می‌شوند، سر باز می‌کنند و باز این مردمانش هستند که دردهای خود را التیام می‌دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در سال اخیر غزه دوباره شاهد زخم‌های جدیدی است که باز هم مقابل چشم‌های به خواب زده ولی بیدار و آگاه جامعه بین‌المللی،  خود بر زخم‌هایش مرهم می‌گذارد.

موضوع فلسطین برای  بسیاری از نویسندگان و شاعران  فراتر از مرز، ملیت و سیاست، موضوع انسانی و فراگیر است،‌ علاوه بر شاعران و نویسندگان مسلمان،‌ نویسندگان و شاعران غیر مسلمان نیز در آثار خود به ظلمی که بر علیه فلسطین و مردم مظلومش در سال‌های دراز رفته است،‌ واکنش نشان داده‌اند. شخصیت‌هایی هم‌چون آلیس واکر ،‌ سارا فلندر و... از جمله این افراد بوده‌اند.

در ایران نیز اهالی فرهنگ به ویژه شاعران در دفاع از مردم مظلوم فلسطین و محکومیت رژیم جنایتگار اسرائیل در آثار خود واکنش نشان داده‌اند. هر چند شعر مقاومت و داشتن نگاهی جهانی به این موضوع از پس از انقلاب به ویژه در سال‌های اخیر در شعر فارسی رایج شد و رشد یافت، اما زمزمه‌هایی از این نوع سروده‌ها در شاعران پیش از انقلاب هم می‌توان دید. شاعرانی که به زعم وجود شرایط خفقان داخلی و به رغم نبود اطلاعات کافی در این زمینه، تلاش کردند تا حق قلم را چنان که بر آن واجب است، ادا کنند.

سروده‌های شاعران در حمایت از «طوفان الاقصی»؛ چند سالی رفته از آن حرف بیست و پنج سال؟

«بس کنید» از جمله این اشعار است که توسط فریدون مشیری سروده شده است. مشیری در دیوان خود، به این شعر اشاره می‌کند و تأکید دارد که این شعر را برای کودکان لبنان و هر جای دیگری که در آن جنگ است‌ و کودکان  در هجوم زخم‌های پیاپی زخمی و یا شهید شده‌اند، سروده است. این شعر به شرح ذیل است:‌

«شرم‌تان باد ای خداوندان قدرت
شرم‌تان باد ای خداوندان قدرت
بس کنید
بس کنید از این همه ظلم و قساوت
بس کنید
ای نگهبانان آزادی
نگهداران صلح
ای جهان را لطف‌تان تا قعر دوزخ رهنمون
سرب داغ است اینکه می‌بارید بر دل‌های مردم، سرب داغ
موج خون است این که می‌رانید بر آن کشتی خودکامگی، موج خون
گر نه کورید و نه کر
گر مسلسل‌هاتان یک لحظه ساکت می‌شوند
بشنوید و بنگرید
بشنوید این وای مادرهای جان‌آزرده است
کاندرین شب‌های وحشت سوگواری می‌کنند
بشنوید این بانگ فرزندان مادرمرده است
کز ستم‌های شما هر گوشه زاری می‌کنند
بنگرید این کشت‌زاران را که مزدوران‌تان
روز و شب با خون مردم آبیاری می‌کنند
بنگرید این خلق عالم را که دندان بر جگر بیدادتان را بردباری می‌کنند
دست‌ها از دست‌تان ای سنگ چشمان، بر خداست
گر چه می‌دانم
آنچه بیداری ندارد خواب مرگ بی‌گناهان است، وجدان شماست
با تمام اشک‌هایم باز نومیدانه خواهش می‌کنم
بس کنید
بس کنید
فکر مادرهای دلواپس کنید
رحم بر این غنچه‌های نازک نورس کنید
بس کنید

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: طوفان الاقصی بس کنید

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۸۱۴۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رئالیسم سیاسی چیست؟

  عصر ایران - رئالیسم سیاسی (political realism) احتمالا قدیمی‌ترین نظریه دربارۀ سیاست بین‌الملل است. پیشینۀ این نظریه را می‌توان در شرح توکیدیدس (thuchydides) دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی و نوشتۀ کلاسیک شون تسه (sun tzu) متفکر چین باستان مشاهده کرد.

  جنگ‌های پلوپونزی به مجموعه جنگ‌هایی گفته می‌شود که از 431 تا 403 پیش از میلاد بین اسپارت و آتن وجود داشت. نوشتۀ کلاسیک شون تسه نیز "هنر جنگ" نام دارد که دربارۀ راهبردها یا استراتژی‌های جنگی است. این کتاب تقریبا همزمان با شرح توکیدیدس دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی (یا پلوپونز) نوشته شده است.

  از دیگر چهره‌های برجسته در سنت رئالیسم سیاسی می‌توان به ماکیاولی و توماس هابز اشاره کرد. با این حال رئالیسم فقط در قرن بیستم، با انگیزه‌های برآمده از دو جنگ جهانی، به صورت چشم‌انداز مسلط سیاست بین‌الملل درآمد.

  در حالی که ایده‌آلیسم تاکید دارد که "اخلاق" باید راهنمای روابط بین‌الملل باشد، رئالیسم بر پایۀ تاکید بر "سیاست قدرت" و پیگیری "منافع ملی" بنا نهاده شده است. فرض بنیادی رئالیسم این است که "دولت" بازیگر اصلی صحنۀ بین‌المللی یا جهانی است، و چون حکمران است، می‌تواند به صورت واحدی خودمختار عمل کند.

  افزون بر این، پیدایش ناسیونالیسم و ظهور دولت-ملت جدید، دولت را به اجتماع سیاسی همبسته‌ای تبدیل می‌کند که در آن سایر وفاداری‌ها و بستگی‌ها تابع وفاداری به ملت است.

  اندیشمندان رئالیست، مانند تی.اچ.کار و هانس مورگنتا، دربارۀ باور ایده‌آلیستی به "اینترناسیونالیسم" و هماهنگی طبیعی به "جامعۀ جهانی"، موضعی انتقادی داشته‌اند. تی.اچ.کار معتقد بود که ایمان ساده‌لوحانه به "حقوق بین‌الملل" و "امنیت جمعی" در دورۀ میان دو جنگ جهانی، سیاستمداران اروپایی و آمریکایی را از شناخت توسعه‌طلبی آلمان و اقدام برای جلوگیری از آن بازداشت.

  در مقابل، رئالیست‌ها بر این موضوع تاکید دارند که چون اقتداری بالاتر از دولت حکمران وجود ندارد، سیاست بین‌الملل در شرایط "وضع طبیعی" عمل می‌کند و به همین علت دستخوش آنارشی است نه هماهنگی.

  از این منظر، دولت‌ها در جهان مثل "افراد" هستند در جامعه‌ای فاقد دولت. در چنین جامعه‌ای، هیچ منبع اقتدار مشروعی وجود ندارد که بتواند افراد را از تعرض احتمالی به حقوق یکدیگر بازدارد. در جهان واقع نیز عملا چنین منبع اقتداری وجود ندارد.

 اگرچه تشکیل سازمان ملل اقدامی در راستای نقض این توصیف رئالیستی از سیاست بین‌الملل بوده، ولی ناکارآمدی این سازمان در جلوگیری از نقض حقوق بین‌الملل از سوی یک دولت، دال بر این است که توصیف رئالیست‌ها از وجود نوعی آنارشیسم در عرصۀ روابط بین‌الملل کاملا هم بیراه نیست.

  با این حال می‌توان مواردی را هم مثال زد که شورای امنیت سازمان ملل موفق شده به عنوان یک منبع مشروع اقتدار، مانع نقض حقوق یک دولت از سوی دولتی دیگر شود؛ و یا دولتی را از نقض حقوق ملت تحت حکمرانی‌اش بازدارد. بیرون راندن ارتش عراق از کویت در جنگ اول خلیج فارس و نیز ساقط کردن حکومت معمر قذافی برای ممانعت از کشتار مردم لیبی، هر دو با مجوز شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت.

  بنابراین در چنین مواردی، شورای امنیت سازمان ملل مظهر "اقتداری بالاتر از دولت حکمران" است و مانع از پیدایش تام و تمام "وضع طبیعی" در عرصۀ روابط بین‌الملل می‌شود.

  در مجموع به نظر می‌رسد سازمان ملل متحد، وضعیتی مابین توصیفات و انتظارات رئالیست‌ها و ایده‌آلیست‌ها از روابط بین‌الملل ایجاد کرده است. یعنی مانع تحقق کامل توصیفات رئالیست‌ها بوده، ولی انتظارات رئالیست‌ها را چنانکه باید برآورده نکرده است.

  به هر حال مطابق نگرش رئالیسم سیاسی، نظام بین‌المللیِ آنارشیک، نظامی است که در آن هر دولتی مجبور است به خود کمک کند و به منافع ملی خود، که اساسا موجب بقای دولت و دفاع از سرزمین تعریف می‌شود، ارجحیت دهد.

  به همین دلیل است که رئالیست‌ها بر نقش قدرت در مسائل بین‌المللی چنین تاکید شدیدی دارند و می‌خواهند قدرت را بر اساس آمادگی نظامی یا نیروی نظامی‌اش بشناسند.

  البته آنارشی بین‌المللی به معنای درگیری بی‌امان و جنگ بی‌پایان نیست. رئالیست‌ها تاکید دارند که الگوی "درگیری و همکاری" عمدتا با نیازمندی‌های "توازن قوا" هماهنگ است.

این دیدگاه که در پی ایجاد امنیت ملی است، اذعان می‌کند که دولت‌ها وارد اتحادهایی می‌شوند که اگر در برابر یکدیگر به حالت توازن درآیند، ممکن است در بلندمدت صلح و ثبات بین‌المللی را تضمین کنند. اما اگر توازن قدرت به هم ریزد، نتیجۀ احتمالی جنگ است.  

دربارۀ نسبت رئالیسم با "وضع طبیعی" باید این نکتۀ را متذکر شد که رئالیست‌ها معتقدند "نظم بین‌المللی" همان "وضع طبیعی" کلاسیک نیست، زیرا قدرت و ثروت و سایر منابع در میان دولت‌ها به طور برابر توزیع نشده است.

  در واقع بازیگران اصلی به طور سنتی با موقعیت "قدرت‌های بزرگ" هماهنگ شده‌اند. سلسله‌مراتب برآمده از دولت‌ها، که حاصل این وضع است، تا حدی نظمی را به نظام بین‌المللی تحمیل می‌کند، و کنترلی را نشان می‌دهد که قدرت‌های بزرگ از راه بلوک‌های تجاری، "مناطق نفوذ" و مستعمره کردن، آشکارا بر "دولت‌های تابع" اعمال می‌کنند.

  این وضع در دورۀ جنگ سرد به ایجاد نظم جهانی دوقطبی‌ای انجامید که در آن رقابت بین بلوک قدرت ایالات متحدۀ آمریکا و بلوک قدرت شوروی به بیشتر بخش‌های جهان گسترش یافت.

  رئالیست‌ها معتقدند که دوقطبی بودن جهان به حفظ صلح کمک می‌کرد زیرا هزینه‌های نظامی فزاینده منجر به به ایجاد سیستم بازدارندۀ فعالیت هسته‌ای می‌شد؛ بویژه زمانی که در دهۀ 1960 احتمال نابودی حتمی متقابل تشخیص داده شده بود.

  از این رو سلسله‌مراتبی باثبات بر پایۀ مقررات پذیرفته شده و فرایندهای شناخته شده جلوی آنارشی را گرفت و رئالیست‌ها را تشویق کرد تا اندیشۀ تعدیل‌شده‌ای را بپذیرند که آن را "جامعۀ آنارشیستی" نامیدند.  

  رئالیسم سیاسی بر "جدایی سیاست از اخلاق" تاکید دارد. همین تفکیک، مبنای مهم‌ترین انتقادها به این نگرش سیاسی بوده است. منتقدان می‌گویند رئالیسم سیاسی مایۀ مشروعیت رقابت نظامی و جاه‌طلبی قدرت‌های بزرگ و کوچک است. از نظر منتقدان، "سیاست قدرت" جهان را در آستانۀ "فاجعۀ هسته‌ای" قرار داده و در تامین صلح هم چندان موفق نبوده.

  انتقاد دیگر را نظریه‌پردازان فمینیست مطرح کرده‌اند که معتقدند رفتار قدرت‌جویانه و پرداختن به امنیت ملی و قدرت نظامی، همگی بازتاب سلطۀ مردان بر عالم سیاست است که ترجیحاتشان اساسا تجاوزگرایانه و رقابت‌جویانه است.  

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «ایده‌آلیسم» در سیاست جهانی یعنی چه؟ «وضع طبیعی» ؛ عرصۀ خشونت یا آزادی؟ «سیاست واقعی» چیست؟

دیگر خبرها

  • زمین لرزه ای به قدرت ۴.۶ ریشتر سیرچ کرمان را لرزاند
  • ده‌روسی: با لورکوزن بازی داریم، یک تیم خیلی ترسناک!
  • شعر فارسی فلسطین به دست عرب زبانان نمی‌رسد
  • دستگیری عامل قدرت نمایی با سلاح سرد در رفسنجان
  • زیباترین شعر‌ها از شاعران بزرگ و معاصر درباره معلم به مناسبت روز معلم
  • نقش مهم رسانه در عملیات طوفان الاقصی و رویدادهای پس از آن/دست برتر رسانه‌های مقاومت در تبیین جنایتهای رژیم صهیونیستی
  • از ایران تا پاکستان/ شعر شاعر پاکستانی در استقبال از غزل رهبر انقلاب
  • شعر شاعر پاکستانی در استقبال از غزل رهبر انقلاب
  • خاطره مجری برنامه مشاعره از شاعران بنام ایران
  • رئالیسم سیاسی چیست؟